کشور و جامعه بیش از آنکه به امید احتیاج داشته باشد، نیازمند عبور از امید کاذب است. درواقع تا زمانی که امید واهی و سراب، کاملاً از میان برداشته نشود،
کشور و جامعه بیش از آنکه به امید احتیاج داشته باشد، نیازمند عبور از امید کاذب است. درواقع تا زمانی که امید واهی و سراب، کاملاً از میان برداشته نشود، امید واقعی جایی برای بروز و ظهور نخواهد داشت. آمریکاییها با خروج از برجام اگرچه خبیثانه تعهدات خود را زیر پا گذاشتند، اما ناخواسته این خدمت را به ملت ایران کردند که دندان طمع و امید به وعدههای توخالی را بکِشند. پس از آن اروپاییها سعی کردند با مواضع و سیاستهای خاص خود، همان خط و مشی آمریکا را دنبال کرده و افکار عمومی ایران را به دنبال خود بکشند. وعده جبران خروج آمریکا از برجام و راهاندازی کانال مالی تجارت با ایران، ازجمله مواضع و اقدامات اروپا در این زمینه بود.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در سال گذشته بارها نسبت به این رویه اروپاییها هشدار داده و اعلام کردند که نباید به وعدههای اروپا خوشبین بود و دل بست. یکی از مهمترین هشدارهای ایشان در این زمینه تیرماه سال گذشته و در دیدار با هیأت دولت مطرح شد. ایشان در این دیدار فرمودند؛ «ما شرطی شدهایم دیگر، مردم را ما شرطی کردهایم. حالا هم «بسته اروپایی»؛ مردم را درباره بسته اروپایی شرطی نکنید. البتّه اروپاییها مجبورند، ناچارند، چشمشان چهارتا! بایستی بگویند چگونه خواهند توانست از منافع ما دفاع کنند -که اسمش همان بسته است-، امّا این را جزو موضوعات اصلی کشور قرار ندهید؛ بسته اروپایی بیاید، نیاید. ما کارهایی در کشور داریم، مقدوراتی در کشور داریم، این مقدورات بایستی تحقّق پیدا کند؛ دنبال این مقدورات بروید؛ گره نزنید بهبود اقتصاد کشور را به چیزی که از اختیار ما خارج است... بنده یک سینه حرف دارم در زمینه اروپاییها ــ نه به خاطر سیاستهای امروزشان ــ به خاطر ذات خبیثی که حکومتهای اروپایی در طول این چند قرن از خودشان نشان دادهاند؛ خیلی حرف گفتنی اینجا زیاد است، نمیخواهیم حالا وارد آن مسائل بشویم. بههرحال اقتصاد کشور را به بسته اروپایی موکول نکنید.»، اما چرا اروپا غیرقابلاعتماد است؟ این موضوع دلایل تاریخی و غیر تاریخی متعددی دارد که در ادامه فقط به برخی از آنها اشاره میشود؛
۱- تاریخ استعمار با نام اروپا گرهخورده است. کشورهای اصلی اروپا از چندین قرن پیش با اهداف استعماری به گوشه و کنار جهان لشکرکشی کردند و منابع مناطق مختلف دنیا را مورد دستاندازی قراردادند. کمتر کشوری را میتوان نام برد که زخم استعمار بر گُرده آن دیده نشود و حتی باگذشت دههها از پایان استعمار قدیم، استعمار جدید با پوشش و روشهای نو همچنان ادامه دارد و منبع مادی و غیرمادی کشورها را تهدید میکند. ایران اگرچه هرگز مستعمره رسمی هیچکدام از کشورهای اروپایی نبوده، اما از اثرات سیاستهای استعماری نیز در امان نبوده است. متأسفانه این تاریخ استعماری و استمرار آن در زمان فعلی آنچنانکه بایدوشاید در میان افکار عمومی و حتی قشر نخبه کشور، شناختهشده نیست.
۲- فارغ از تاریخ استعماری چند صدساله اروپا، این کشورها بخصوص در یک قرن گذشته دشمنی خاصی از خود علیه دنیای اسلام نشان دادهاند. تضعیف کشورهای اسلامی، تجزیه، راهاندازی جنگ، اختلافافکنی میان مذاهب اسلامی مختلف، راهاندازی و حمایت از فرقههای بهظاهر مذهبی و کشتار مسلمانان ازجمله این اقدامات خصمانه است. هرقدر جامعه و حکومت موردنظر، با اهداف استکباری و استعماری کشورهای اروپایی زاویه بیشتری داشته باشد، این دشمنی و خصومت نیز بیشتر و عمیقتر میشود. جمهوری اسلامی ایران بهعنوان یک نظام دینی و انقلابی ازاینجهت در کانون خصومتها و شرارتها واقع شده است.
۳- اروپاییها در ماجرای هستهای نشان دادند که کاملاً دنبالهرو آمریکا هستند. آنان از خود ارادهای نداشته و نه میخواهند و نه میتوانند مقابل آمریکا بایستند. به نظر میرسد درحالیکه آمریکا آشکارا و رسمی و اروپا بهطور غیرمستقیم از برجام خارج شده است، اروپا مأموریت دارد که با وعده و وعید، نقش مکمل سیاستهای آمریکا را بازی کرده و ایران را وادار به ادامه تعهدات یکطرفه خود در برجام کند. راهاندازی اسمی کانال مالی موسوم به «اینستکس» که به تعبیر رهبر حکیم انقلاب بیشتر، «شبیه شوخی» است در همین راستا قابل ارزیابی و تحلیل است. آنان پیش از برجام و در طول مذاکرات نیز همیشه نقش مشابهی داشتهاند که برای مثال میتوان به عملکرد فرانسه در طول مذاکرات بهعنوان پلیس بد اشاره کرد. البته گاهی در زمینه خباثت علیه ایران، اروپاییها از آمریکا هم سبقت میگیرند.
ترامپ که تیرماه امسال به لندن سفرکرده بود روز جمعه ۲۲ تیر در کنفرانس خبری با ترزا مینخستوزیر انگلیس درباره توافق واشنگتن و لندن برای حفظ فشارها بر تهران، گفت: «در زمینه حفظ فشار بر ایران، من نخستوزیر میرا تشویق کردم، اما او نیازی به تشویق من ندارد، چون خود او مرا به این امر تشویق میکند»!
۴- هشت سال جنگ تحمیلی، نمونهای دیگر از دلایل غیرقابلاعتماد بودن اروپاییهاست. آنان در این دوران درحالیکه ایران را مورد تحریم قرار داده و حتی اجازه عبور سیمخاردار خریداریشده را از خاک خود نمیدادند، پیشرفتهترین تجهیزات نظامی را در اختیار رژیم بعثی صدام گذاشته بودند و حتی از این نیز فراتر رفته و آلمانها مواد اولیه سلاحهای شیمایی را به بغداد میدادند.
ارسال نظرات